فرمان‌های تاریخی

آخرین به روز رسانی آبان 05، 1404

موزه بانک سپه؛ گنجینه‌ای لبریز از اسرار سرزمین مادری

تهیه و تنظیم: صدیقه فروغیان کارشناس موزه

 

اسناد ملی ازجمله آثار برجای‌مانده از گذشتگان است که گاه اوج و حضیض اقوام یا افرادی را در طی زمان به ما نشان می‌دهد و گاه نکات تاریک و مبهم تاریخی را بازگو می‌نماید. در این میان موزه بانک سپه، گنجینه‌ای است بی‌نظیر که درجای جای خود، اثری از گذشتگان این خاک و بوم پرافتخار را به نمایش گذاشته است. آثاری بس گرانقدر و پر بها که تاریخ پرفرازونشیب ایران عزیز را در پیشگاه علاقه‌مندان روایت می‌کند. موزه‌ای سراسر پند و اندرز که قدرت مرموزی در کشاندن ما به دل تاریخ دارد. به‌یقین بازدید از این ثروت عظیم ملی، حس افتخاری می‌بخشد که کمتر کسی، آن را به این وضوح تجربه کرده است. از این شماره شما خوانندگان محبوب را در گام‌هایی مستمر و سلسله‌وار، از راه دور به تماشای عالمانه برخی از این آثار دعوت می‌کنیم تا بهانه‌ای باشد برای رجوع شما به موزه تا عزیزان علاقه‌مند به میراث فرهنگی، بیش‌ازپیش، به ارزش واقعی آثار گران‌بهای موزه بانک پی ببرند و در راه صیانت و اعتلای فرهنگ غنی کشورمان، با ما همگام شوند.

هنگامی‌که به گالری سکه موزه بانک سپه پا می‌گذاریم، دو ستون در مقابلمان خودنمایی می‌کند که دو فرمان بس مهم و معتبر را به تصویر کشیده‌اند که در ردیف برجسته‌ترین اسناد ملی به شمار می‌روند و موزه بانک سپه افتخار حفظ وصیانت آنها را دارد

در اینجا لازم است قبل از توصیف هر یک از این فرمان‌ها، ابتدا به تاریخچه خاندان آق‌قویونلو و همین‌طور اجداد صفویان مختصری برگردیم تا قدر و منزلت این دو اثر ملی را بیش‌ازپیش دریابیم.

بهاءالدین قراعثمان، بزرگ خاندان آق‌قویونلو بود. آق به معنای سفید، قره به معنای سیاه و قویون به معنای گوسفند که نهایتاً صاحبان گوسفندسفید ویا سیاه معنا می‌شدند. وی از ترکمان بایندری است که درزمان حکومت امیرتیمور کورکانی به حکومت عراق عرب و ارمنستان منصوب شد که پس از مدتی دیاربکر (در آناتولی) را نیز به تصرف خود در آورد وآنجا را مقر فرماندهی خود قرار داد (780-809 ه.ق). پس از نیرومند شدن این قوم یکی از نوادگان وی به نام اوزون حسن با شکست دادن سلطان مقتدر قراقویونلوها به نام جهانشاه در سال 872 ه.ق و همچنین آخرین شاه گورکانی یا به تلفظی صحیحتر (کورَکانی) به نام ابوسعید درسال 873 ه.ق بر خطه آذربایجان و خراسان و فارس غلبه یافت و این مناطق را هم ضمیمه فرمانروایی خود نمود.

 در سال 882 ه.ق، اوزون حسن به گرجستان لشکرکشی کرد و سخت بیمار شد. وی در همان سال بنا به تقاضای همسرش سلجوق شاه بیگم، پسرشان خلیل میرزا را که فرمانروای فارس بود، جانشین خود کرد، ولی دیری نپایید که خلیل با برادرش یعقوب درگیر شد و در جنگی، نزدیکی مرندکشته شد (خلیل میرزا فقط شش ماه حکومت کرد). بدین ترتیب یعقوب میرزادرسال 883 ه.ق، به پادشاهی رسید. او ادب‌دوست و هنرپرور بود. وی به آبادکردن شهرها خصوصاً تبریز پرداخت و مقدمات سازمان مالیاتی و اصلاحات امور زراعتی را فراهم نمود، اما عمرش کفاف نداد و در سال 896 ه.ق، درگذشت. می‌گویند وی به دلیل بیماری حصبه ویا مسمومیت درگذشته است. فرزند وی بایسنقرمیرزا بعد از کشمکش‌های فراوان به شاهی رسید ولی بیشتر از یکسال و هشت ماه بیشتر طول نکشید تا اینکه مخالفان وی رستم بیک فرزند مقصود بیک (پسر اوزون حسن و حاکم بغداد بود که به دستور خلیل میرزا در سال 882 ه.ق کشته شد) را از زندان آزاد کردند و بر تخت شاهی نشاندند (897 ه.ق)

ضعف دولت آق قویونلو موجب شد که پسرعموی رستم بیک به نام احمد بیک (نوه اوزون حسن و پسر انورلو محمد) به تبریز حمله کند و رستم را بکشد و خود در سال 902 ه.ق بر تخت پادشاهی بنشیند ولی حکومت وی نیز بیشتر از شش ماه دوام نیاورد. او در نزدیکی اصفهان به سال 903 ه.ق کشته شد. با مرگ احمد بیک میان پسران یوسف بیک (مراد، بایسنقر میرزا، محمد میرزا و الوندمیرزا) رقابتی ایجاد شد که نهایتاً الوند میرزا (صاحب فرمان اول منصوب در موزه) پیروز میدان شد (904 -907 ه.ق).

در این میان سلطان مرادکه زندانی شده بود،آزاد شد و با الوند میرزا به رقابت برخاست. ولی چون دو برادر پی بردندکه سوءتدبیر بزرگان، کشور را دچار بی‌نظمی کرده است، از درآشتی برمی‌آیند تا اوضاع را سروسامان دهند ولی دیری نپاییدکه شاه اسمعیل صفوی درسال 905 ه.ق روانه تبریز شد و با غلبه بر سپاهیان سلطان مراد و الوند میرزا و تصرف آذربایجان، دفتر ظهور و حضور آق‌قویونلوها را برای همیشه بست.

در این بخش با نگاه اختصار، به‌جای اینکه به تاریخچه دولت صفویه پرداخته شود فقط به آن قسمت‌هایی که ارتباط اجداد صفویان و خاندان آق‌قویونلو را مشخص می‌کند، اشاره می‌کنیم.

اوزون حسن، بزرگ خاندان آق قویونلو بعد از قراعثمان به خاندان شیخ صفی‌الدین اردبیلی) از اجداد شاهان صفوی و رهبر طریقت به سال 1294-1334 ه.ق) ارادت می‌ورزید، بنابراین خدیجه بیگم خواهر خود را به عقد شیخ جنید (از رهبران طریقت به سال 1447-1460 ه.ق) در آورد که نتیجه آن شیخ حیدر بود. به عبارتی شیخ حیدر خواهرزاده اوزون حسن است.

بعدها اوزون حسن، دخترخود را به نام حلیمه بیگم‌آغا، مشهور به عالم شاه بیگم به عقدشیخ 1460-1488(خواهرزاده اوزون حسن) درآوردکه نتیجه این ازدواج، شاه اسماعیل صفوی است که به‌عنوان اولین پادشاه صفویان محسوب می‌شود.

حال که بخشی از تاریخ مرتبط با این دو فرمان را به تحریر درآوردیم تا برای خوانندگان، آشنایی اجمالی و آمادگی ذهنی ایجاد شده باشد، مناسب است به دو فرمانی که در سالن سکه خودنمایی می‌کند بپردازیم. اما قبل از هر چیز باید بدانیم که برای خوانش متن فرمان‌ها، استادان گرانقدری، زحمات زیادی متحمل شده‌اند. مناسب است به خلاصه و شمه‌ای از این فرمان‌های در اختیار موزه بانک توجه کنیم.

فرمان اول

فرمان اول متعلق است به الوند بیک میرزا پسر یوسف بیک و نوه اوزون حسن به تاریخ رمضان سال 904 هجری قمری که به زبان فارسی، ترکی و مغولی است. خلاصه متن فرمان اول حاکی از آن است که الوند میرزا به شخصی به نام خواجه جلال الدوله نه‌تنها املاکی را در گلپایگان واگذار می‌کند و به او درجه سرتیپی اعطا می‌نماید بلکهاو را از هرگونه عوارض و مالیات نیز معاف می‌کند.

سند مذکور دارای سجع مهر است که بدین مضمون است: "المستعین لعنایته الله الملک المنان الوند بن یوسف بن حسن بن علی بن عثمان". خواجه جلال الدوله جابر که از وی در متن نامبرده شده درواقع از نیاکان میرزا حسن انصاری است.

فرمان دوم

فرمان دیگر که در ستون دوم نصب شده است، متعلق به شاه اسماعیل اول صفوی است که در سال 907 هجری قمری به تبریز هجوم برد و الوند میرزا را درهم شکست و به‌عنوان پایه‌گذار و اولین شاه دودمان صفوی محسوب شد. نام کامل وی اسماعیل خنایی است که نتیجه ازدواج شیخ حیدر با عالم‌شاه بیگم دختر سلطان اوزون حسن است. این سند ارزشمند نیز دارای تاریخ ذی‌الحجه 918 هجری است که به زبان فارسی، ترکی و مغولی نوشته‌شده و ترجمه استادان گرانقدر است و دارای سجع مهر بدین مضمون است:

مهرعلی و آل او چون جان مرا دربر

غلام شاه مردان است اسمعیل بن حیدر

این سند نیز از واگذاری روستای ویسین از توابع گلپایگان به خواجه کمال‌الدین ابوالفتح مشرف خزانه و معاف داشتن او از کلیه مالیات‌ها حکایت می‌کند. لازم به ذکر است که خواجه کمال‌الدین ابوالفتح نیز جدمیرزا حسن انصاری است که نماینده (بازرس) دیوان اشراف در خزانه بود.

ناگفته نماند، هردو فرمان به خط تعلیق با زر و مرکب و لاجورد نوشته شده و متعلق است به خاندان جابر انصاری از خانواده‌های اصیل اصفهان که هر دو فرد به طریقی تکریم شده‌اند. بیراه نیست اگر هر دو فرمان ارزشمند پرقدمت تاریخی، دریک قسمت معرفی شده‌اند، هم به جهت قرابت دو خاندان آق قویونلو و صفویه وهم اینکه هر دو اثر یادگاری است از یک خاندان اصیل و قدیمی در اصفهان.

منبع: ضمیمه مجله بررسی‌های تاریخی شماره 4 سال یازدهم مقاله از ملک‌زاده‌بیانی (دو فرمان از الوند میرزا آق قویونلو و شاه اسماعیل صفوی)